پیام مقدم = مترونوم

اولین بار پیام مقدم را در دبیرستان سجاد دیدم  سال اول دبیرستان بودیم و تجربی می خوندیم. پیام از اون بچه های دوست داشتنی، خلاق و باسواد بود…  از اون بچه های که زیرزیرکی شیطنت می کرد… و البته اخلاق مدار بود و گاهی هم این اخلاق مداری در مورد بعضی از معلم ها صدق نمی کرد.

مثلا درس زمین شناسی که معلم مون مرد بسیار بسیار خوب و آرام و مظلومی بود اسمش صمیمی بود… و هر وقت می اومد سر کلاس با خودش یه لیوان آب می آورد  و روی میز می داشت تا .قتی گلوش خشک شد یه قلپ آب بزنه…

و وقتی روش به تخته بود پیام  یواشکی یه تکیه از گچ تخته می انداخت توی لیوان…  یه بار معلم زمین شناسی  که سخت مشغول درس دادن بود پیام یه تیکه پرمنگنات  با خودش آورده بود انداخت توی لیوان اقای صمیمی…  بنده خدا بعد از چند دقیقه خواست که آب بخوره، دید لیوان آب بنفش بنفش شده….

پیامم از کودکی عاشق موسیقی بود. دهه شصت یه اسباب بازی مد شده بود به اسم ملودی

سال سوم دبیرستان یه معلم جبر داشتیم به اسم آدرتاش. که بعدتر جنایات تاریخ را سر این معلم بیچاره درآورده بودیم… خلاصه یه بار پیام یکی از این ملودیکاها آورده بود و توی جامیزی زیر کیفش قایم کرده بود. اواسط کلاس که آدرتاش داشت درس می داد پیام یه آهنگ کوتاه زد… و کلاس ترکید… حالا این که خوبه، یه بار هم با خودش رادیو کوچیک آورده بود..  و  سر ساعت ۱۰  و مطابق با شروع اخبار یه دفعع رادیو را روشن کرد و مارش اخبار توی کلاس پیچید… و حیاتی گفت:  به خبری که هم اکنون به دستم رسید توجه کنید….

یه بار پیام سر کلاس بهم گفت: کتاب زیست شناسی ات یه دقیقه بهم بده.  منم کتاب سالم و تمیزم رو بهش دادم. بعد از یه نیم ساعتی کتاب رو بهم برگردند.. اما واویلا… پیام مقدم یه ست پاکن داشت که همراهش یه جوهر استمامپ هم آورده بود. از همین پاکن ها….

هیچی دیگه، خودتون درست حدس زدید.. تمام صفحات کتاب من مهر میکی موس خورده بود دیگه… تازه این بخش کوچکی از اثر این پاکن بود… بعدش متوجه شدم که روی کاپشنم هم مهر زده بود..

خلاصه هرچی از شیطنت های این خالق مترونوم بگم کم گفتم. حالا پیام توی ینگه دنیا داره پادکست مترنوم را تهیه می کنه

مترونوم پادکستی در مورد موسیقی و داستان ساخته شدن و پیدایش  ترانه های مشهور. و درهرقسمت این پادکست در مورد یک ترانه مشهور و داستان چگونه ساخته شدن آن صحبت می‌کنه.

این پادکست نگاهی دارد به تاریخ ترانه ها وقصه ساخته شدن آنها. معروف است که هرترانه تشکیل شده از یک مثلث سه نفره : آهنگساز، ترانه سرا و خواننده . البته گاهی هم یک نفر هرسه این کارها را انجام می‌دهد ولی بازوجود این سه رکن اصلی است‌ که برای هرترانه‌ی لازم‌است.

از لحظه‌ای که ایده وطرح ترانه‌درذهن یک آهنگساز یا ترانه سرابوجود می‌آید تا روزی که آن ترانه به دست مشتری ومصرف کننده می‌رسد مسیرنسبتاطولانی وجود دارد که خیلی ازمااز آن بی‌خبریم.

چه اتفاقاتی باعث شده این نت‌ها به ذهن آهنگساز الهام شود و یا برعکس شاعر چطوراین کلمات را برای این ملودی پیدا کرده. چه عواملی روی خواننده اثر گذاشته و قصه هرکدام از این‌ اتفاقات ماجرای مفصلی است.

در ترانه‌های غربی این قصه‌ها به دقت ثبت و مستند شده.هنوز بعد سالها می توانید پیدا کنید فلان ترانه گروه بیتلزو یا پینک فلوید چطور ساخته شده، نوازندگانش کی بودند درکدام استودیو وتحت چه شرایطی ساخته شده وهزاران نکته جالب وریز دیگر.

در موسیقی ایرانی متاسفانه این منابع بشدت فقیرند. تنهاازاوایل قرن گذشته بود که با اختراع گرامافون و ورود نت نویسی  این آثار ثبت شد. بماند که کلی از نامها ،اطلاعات وحتی آثار و ترانه های آهنگسازان، نوازندگان و شاعران طی مرورسالها و حوادث زمانه ازبین رفت و   چیزی ازآنها به جا نماند. در مترونوم سعی می‌کنیم تا جایی که برایمان میسر بوده و با توجه به منابع دردسترس درهرقسمت به یکی ازاین ترانه های ماندگار بپردازیم و داستان ساخته شدنش را برای شما تعریف کنیم که بالتبع خالی ازاشکال وغلط وکاستی نیست ونخواهدبود.

پیشنهاد می دم مترونوم را حتما گوش کنید.

www.metronom.co

سایت مترونوم توسط چکاوا ایجاد و پشتیبانی می شه

www.chakava.com