امضای کتاب

امضای کتاب خانواده دایی ذبیح و پسر عمه ام که بهش می گفتیم داشی فضل، در یک ساختمان در منطقه جنوب نارمک زندگی می کردند و من در یک تابستان حدود سالهای 58 یا 59 ، برای با هم بودن با پسر دایی و نوه های عمه در خانه آنها بودم. پسر عمه ام در […]

امضای کتاب خانواده دایی ذبیح و پسر عمه ام که بهش می گفتیم داشی فضل، در یک ساختمان در منطقه جنوب نارمک زندگی می کردند و من در یک تابستان حدود سالهای 58 یا 59 ، برای با هم بودن با پسر دایی و نوه های عمه در خانه آنها بودم. پسر عمه ام در […]